معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
اعجاب قرآن
قرآن کریم چه در بیان مفاهیم بلند آسمانی و فوق بشری و چه در به کارگیری قالبهای هنری و ظرافتهای ادبی برجستگی ویژهای دارد و نخبگان اعم از حکیمان، فیلسوفان، عرفا، هنرمندان، شاعران و خطاطان را با دیگر تشنگان حقیقت و معنویت، شیفته خود ساخته است.
معرفی خطاطان معروف قرآن کریم
1) جناب ابن مقله
2) جناب ابن بواب
3) جناب یاقوت مستعصمی
4) جناب بایسنقر میرزا
5) استاد میرزا احمد نیریزی
6) استاد طاهر خوشنویس
7) استاد حامد العامدی
8) عثمان طه
خطاطان مصاحف
به خطاطان مشهور قرآن کریم خطاطان مصاحف گفته می شود.
خطاطان مصاحف
به ذکر مختصری از زندگانی برخی از کسانی که با قلم سحرآمیزشان کلمات نورانی قرآن را با آب زر بر کاغذ نوشتند بسنده میکنیم:
معرفی مختصری از ابن مقله
ابن مقله محمد وزیر، ابوعلی محمد بن علی بن حسین (حسن) بن عبدالله شیرازی (۲۷۲-۳۲۸ ق): وی ادیب، دانشور، خوشنویس، مبتکر و مبدع خطوط مختلف از جمله خط ثلث و خط نسخ است. او وزیر عباسیان بود که در بغداد دیده به جهان گشود و همان جا دیده از دنیا فروبست؛ در حالی که دست راست و زبانش به دستور خلیفه قطع شده بود.
«محمد بن علی مقله بغدادی» معروف به «ابن مُقله» (۳۲۸-۲۷۲ ق)، ادیب، خوشنویس و از دیوانسالاران و وزرای عباسیان در قرن ۴ هجری است. بیشتر کسانی که شرح حال ابن مقله را نوشتهاند، او را نخستین مخترع و مبتکر رسمالخط بدیع و شیوه جدید خط عربی دانستهاند. خطوطی که ابن مقله اختراع کرد عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، توقیع، رقاع و نسخ.
ابن مقله دوازده قاعده برای زیبایی خط ابداع کرد. همچنین خط نسخ را در سال ۳۱۰ق در زمان مقتدر عباسی و وزارت ابن فرات اختراع کرد که به مناسبت سهولت در تحریر ، ناسخ خطوط دیگر شد؛ از این رو «نسخ» نام گرفت.
ابوعلی محمد بن علی بغدادی در شوال ۲۷۲ ق. در بغداد به دنیا آمد؛ هرچند به نوشته برخی متأخران، اصل خاندان وی از بیضای فارس بوده است. پدر او ابوالعباس علی بن حسین، ملقب به مُقله، خطی زیبا داشته و قرآنی نوشته که ابن ندیم آن را دیده است.
ابن مقله نزد کسانی چون ابوالعباس ثَعْلَبْ و ابوبکر محمد ابن دُرید به کسب دانش پرداخت و در علوم ادبی تبحر یافت.
وی در شانزده سالگی به دستگاه ابوعبدالله محمد بن داوود بن جرّاح راه یافت و به دبیری پرداخت، اما بعد از هشت ماه از ابن جراح جدا شد. ظاهراً نخستین سمت دیوانی او گردآوری مالیات اراضی فارس بود و پس از چندی در دستگاه علی بن محمد بن فُرات سمت دبیری یافت و ابن فرات در حق وی بسیار نیکی کرد و افزون بر شغل دبیری مسئولیتهای دیگری بر عهده او نهاد که برایش منافعی دربر داشت.
ابن مقله در نخستین دوره وزارت ابن فرات (۲۹۶-۲۹۹ ق) سمت دبیری و ریاست دیوان خاتم را بر عهده داشت و در دوره دوم وزارت او (۳۰۴-۳۰۶ ق)، جزو خواص دستگاه وی و عهدهدار دبیری سیده، مادر المقتدر عباسی گردید.
از آنجا که وی به طمع وزارت در این دوره با مخالفان ابن فرات همدست شده بود، اخبار پنهان دستگاه ابن فرات را در اختیار آنان نهاد. در ۳۰۶ق پس از سعایتها و دشمنیهای آشکار این گروه، ابن فرات از وزارت برکنار و دستگیر شد. پس از برکناری وی، ابن مقله از سوی علی بن عیسی که در این هنگام ریاست دیوانها را بر عهده داشت، به نظارت امور مالی ناحیه سواد انتخاب گردید.
چون در ۳۱۱ ق. ابن فرات برای سومین بار به وزارت المقتدر رسید، ابن مقله را دستگیر و به همراه همدستانش، نخست به بصره سپس به اهواز و بعد به شیراز تبعید کرد.
ابن مقله سرانجام در ۳۱۲ ق. به شیراز رسید و با آن که ابن فرات به حاکم شیراز دستور قتل او را داده بود، جان سالم بهدر برد، اما در عین حال اموال وی مصادره شد. در ۳۱۴ ق، به هنگام وزارت علی بن عیسی، ابن مقله بار دیگر قدرت یافت، اما شغل رسمی پیدا نکرد.
وی اخباری را از فردی به حاجب المقتدر میداده و رضایت خاطر او و خلیفه را فراهم میآورده است و ظاهراً همین امر باعث شد، تا پس از برکناری علی بن عیسی در ۳۱۶ ق. به توصیه نصر حاجب، المقتدر او را به وزارت برگزیند.
نخستین دوره وزارت وی، دو سال و چهار ماه به طول انجامید و در سال ۳۱۸ ق. از وزارت برکنار و زندانی شد و پس از مصادره اموالش بار دیگر به شیراز تبعید گردید.
پس از درگذشت المقتدر، ابن مقله دو نوبت دیگر به وزارت خلفای عباسی رسید.
یک بار در زمان خلافت القاهر عباسی (۳۲۰-۳۲۱ ق) که پس از بدست گرفتن زمام امور، سختگیری بسیار روا داشت و اموال مختلفی از مردم مصادره و آنان را دستگیر کرد.
بار دیگر نیز پس از به خلافت رسیدن الراضیبالله (۳۲۲ ق) به فرمان او به وزارت منصوب شد و همان سیاست گذشته را در مورد مخالفان در پیش گرفت.
در سال ۳۲۳ ق. به دستور خلیفه، برای فرونشاندن شورشِ ابومحمد حسن بن عبدالله ناصرالدوله حمدانی به موصل رفت اما تلاش وی برای سرکوب مخالفان به جایی نرسید و سرانجام مجبور به استعفا گردید و در ۳۲۴ ق. دستگیر و زندانی شد. در زندان هم که بود کوشید تا نظر خلیفه را تغییر دهد ولی توفیقی نیافت و چون بیم آن میرفت که با نوشتههایش موجب آشوب شود دست راست وی را بریدند.
ابن مقله، اواخر عمر را در زندان الراضیبالله سپری کرد. به سبب مکاتبات بسیار ابن مقله با افراد، اطرافیان الراضی از وی ایمن نبودند؛ به همین سبب زبانش را هم بریدند و به این ترتیب زندگی پرتلاطم او در سال ۳۲۸ ق. پایان یافت و در بغداد به خاک سپرده شد.
فعالیتهای علمی و هنری ابن مقله
ابن مقله در علوم و فنون مختلف دست داشت، از جمله در فن بلاغت، حفظ لغت، علم اِعراب و فنون شعر استاد بود. اشعار وی زیبا و ملیح بود و توقیعات او بیمانند و بسیار زیبا شمرده شده است. عمده شهرت او در هنر خوشنویسی است.
اگرچه بعضی نوشتهاند که پیش از سال ۲۰۰ ق. خطوطی بجز خط کوفی دیده شده است، اما اکثر دانشمندان ابن مقله را اولین مبتکر و مخترع خط عربی دانستهاند و پس از وی افرادی چون محمد بن سمسانی و محمد بن اسعد شیوۀ او را فرا گرفتند و ابوالحسن علی بن هلال معروف به ابن بواب، این شیوه را از آن دو آموخت و تکمیل و تنقیح کرد و بیشتر خطوطی که ابن مقله پدید آورده بود، وی آنها را کمال بخشید.
ابن ندیم مرتبه کمال هنر خوشنویسی را مخصوص ابن مقله و برادرش ابوعبدالله حسن دانسته است.
یاقوت حموی نوشته است که ابوعلی در خط توقیع و ابوعبدالله برادرش در خط نسخ یگانه بودهاند، اما کمال از آن ابوعلی وزیر بود، زیرا که او حروف را هندسی کرد و در زیبا نوشتن آنها دقتی وافر داشت.
ثعالبی نوشته است که خط ابن مقله در زیبایی ضربالمثل بود، زیرا نیکوترین خطوط دنیا شمرده میشد، همانند خط وی را نه کسی دیده و نه نشانی داده و در این هنر چنان والا بود که نمیتوان وصف کرد و صاحب بن عباد در بیتی خط او را بوستان دل و چشم خوانده است.
خطوطی که ابن مقله اختراع کرد، عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، توقیع، رقاع و نسخ که مدار آنها را بر دایره و سطح نهاد.
ابن مقله خط نسخ را در ۳۱۰ ق. در زمان المقتدر عباسی و وزارت ابن فرات اختراع و وضع کرد که به مناسبت سهولت در تحریر، ناسخ خطوط دیگر شد و از همینرو "نسخ" نام گرفت و از همان زمان در ممالک اسلامی شایع و رایج گردید. ابن مقله هر یک از این خطوط را برای نوشتن مطلبی مخصوص تعیین کرد.
آثار و تألیفات ابن مقله
برخی آثار برجای مانده از ابن مقله عبارتند از:
1)رسالة فی علم الخط و القلم که در دارالکتب موجود است
2)رسالة فی میزان الخط، که در کتابخانه عطارین تونس نگهداری میشود؛
3)مرقّعی از خطاطان مختلف، که در کتابخانه سلطنتی (سابق) در تهران موجود است.
همچنین از وی چند نامه برجای مانده است. نامهای برای فرماندهان سپاه و حکام ولایات، نامهای برای ابوعبدالله بریدی و نامهای برای ابن فرات آنگاه که در زندان بوده و از او تقاضای بخشودگی کرده است.
معرفی مختصری از ابن بواب
ابن بواب ، علاء الدین علی بن هلال (م ۴۲۳ق): وی ادیب، حافظ، دانشور و خوشنویس معروف دوره آل بویه بود که در تذهیب نیز دست داشت. ابوالحسن علی بن هلال از بزرگترین هنرمندان خوشنویس تاریخ تمدن اسلامی به حساب میآید.
معروف است که وی ۶۴ نسخه از قرآن را به خط خود نوشت. شهرت عمده او - به گفته نویسندگان متقدم عرب - به علت تکمیل شیوهای از خطاطی است که یک قرن پیش از او توسط سلف مشهورش ابن مقله وزیر ابداع شده بود. وی این شیوه را به حدی از زیبایی و تناسب رساند که بعدها تنها کوششهای یاقوت مستعصمی خطاط نامدار، سرآمد آن شد.
قرآنی با خط و تذهیب عالی به امضای او و به تاریخ سال ۳۹۱ق متعلق به کتابخانه چستربیتی انگلستان، و نسخهای دیگر به خط وی (ظاهرا ناتمام) متعلق به کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی است.
علت شهرت ابن بواب، علی بن هلال
ابن بواب خط نسخ را گسترش داد و برای آن اصول جدیدی وضع کرد؛ خطی که ناسخ همه خطوط برای کتابت کلام خدا گردید.
این خط که در زمان ابنمقله و توسط وی اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابنمقله آن را خط بدیع نامیده بود.
میگویند خط نسخ از ترکیب خط جلیل و خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد مشتق گردیده است.
هر دو خط «جلیل» و «طومار» از خط کوفی اخذ شده بود. چون این خط برای استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.
ابن بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوشنویسان معیار تعداد نقطهای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت میشود.
زندگی نامه ابن بواب، علی بن هلال
درباره زندگی وی اطلاعات بسیار اندکی در دست است. دقیقاً نمیدانیم کجا و در چه تاریخی متولد شده است الا اینکه اکثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است، اما قطعاً ایرانی و شیعی بوده است.
میگویند پدرش نگهبان درب «بیتالقضاء» و یا پردهدار دربار آل بویه بوده و لذا وی را بدین لحاظ ابنبواب میگفتند.
شروع زندگی هنری وی با نقاشی در خانهها آغاز میشود، سپس به هنر کتاب آرایی روی میآورد و خوشنویسی را نیز آغاز میکند.
در همان زمان است که تحصیلات ادبی خویش را ادامه میدهد به طوری که در مقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نیز مدتها انجام وظیفه کرده است.
وی در زبان عربی ادیبی است توانا که اشعاری از وی باقی ماندهاست.
شهرت وی به آنجا میرسد که بهاءالدوله فرزند عضدالدوله دیلمی در روزگار آل بویه وی را کتابدار و امین کتابخانه خویش در شیراز کرده است.
کتابخانه دیلمی در شیراز در قرن چهارم هجری معروفیت بسیار زیادی داشته است.
میگویند: فهرست کتابخانه وی چندین مجلد شده است.
در تاریخ آمده است: ابن بواب روزی گفت که در شیراز عهدهدار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتابها نسخهای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به خط ابن مقله، اما جزء سیام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسیام را به همان شیوه ابنمقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزهای به من عطا نماید.
میگوید: به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم.
بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت.
به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین خط من و ابنمقله قایل شود و جایزهای که از او خواستم تعدادی برگههای کاغذ کهنه بود که در کتابخانه وی وجود داشت. اطلاعاتی که از وی در دست است نشان میدهد که وی به لباس و آرایش موهای خود بیتوجه و دارای لحیهای طولانی بوده است.
میگویند: در دیوان حکومتی کاتبی بود به نام نصر بن مسعود؛ روزی علی بن هلال را تصادفاً دید و فوراً دست او را بوسید. ابن بواب گفت: چرا دست مرا میبوسی؟
وی جواب میدهد به خاطر آنکه در بغداد مانند و مثل نداری، یکی اینکه در حسن خط نادره دورانی و دیگر ندیدم در عمرم کسی غیر از تو را که فاصله عمامه تا لحیه آن دو ذرع و نیم باشد!
با همه شهرت و تلاش و محبوبیتی که در میان مردم داشته از جهت معیشتی و گذران زندگی به شدت در مضیقه بوده است.
یاقوت حموی صاحب معجمالبلدان میگوید:
نامهای از وی دیدم که به یکی از اعیان شهر نوشته بود که چرا به وعده خود وفا نکرده و «دو دینار» به او نداده بود؟
یاقوت میگوید:
برای گرفتن دو دینار هفتاد سطر عبارت ادبی نگاشته بود.
و ادامه میدهد که بعد از مرگ وی این نامه ۱۷ دینار خرید و فروش شد و قیمت آن بعد از اندکی به ۲۵ دینار رسید.
در کتب تاریخی مطالبی است که نشان میدهد چگونه خط وی بعد از مرگش بسیار گرانبها و پرقیمت شده و خرید و فروش میشده است.
اساتید ابن بواب، علی بن هلال
ابن بواب شاگرد دو نفر استاد خوشنویس به نامهای محمد بن علی شیرازی سمسمائی و محمد بناسد بوده که هر دو از شاگردان «ابنمقله» میباشند.
میگویند: از فرزند ابنمقله نیز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنویسی ابن مقله بوده و فرزندش میدانسته، به او یاد داده است.
ابن مقله همان است که اقلام سته یعنی ثلث، محقق، ریحان، نسخ، توفیع، رقاع را از خط ثلث ایجاد کرد و در سال ۳۲۸ دست و زبان او به دستور خلیفه عباسی المقتدر بالله عباسی بریده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروةالکتاب» شاگرد ابراهیم سبکری سیستانی بود. اقلام سته در زمان ابن بواب به نامهای فوق شناخته نمیشد و در عهد ابن بواب معروفیت پیدا کرد.
شاگردان ابن بواب، علی بن هلال
شاگردان معروف ابن بواب عبارتند از: محمد بن عبدالملک و سید قاسم که آنها دارای شاگردانی مانند احمد بن فضلالله ترکستانی و عبدالمؤمن بن صفی الدین اصفهانی بودند و سرانجامِ آنان به اساتید یاقوت مستعصمی متوفی به سال ۶۹۸ میرسند.
یعنی در شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوشنویسان از شاگردان ابن بواب بودهاند و در فاصله سه قرن بعد از ابن بواب، یاقوت در عالم خوشنویسی درخشیده است.
آثار باقیمانده از ابن بواب
مذکور است که وی بسیار پرکار بوده است و میگویند توانسته است در طول مدت عمر خویش ۶۴ قرآن مجید استنساخ کند، اما آثار باقیمانده از وی بسیار اندک است؛ همچون:
1) در ترکیه موزه توپقاپی، شعر سالمه بن جندل با امضا به تاریخ رمضان سال ۴۱۳ ه. ق و هم در آنجا دو صفحه به قلم طومار به خط وی موجود است.
۲) در ترکیه در گنجینه اوقاف موزه آثار ترکیه کتاب «بزوغالهلال» مورخ به سال ۴۰۸ ه. ق.
۳) در ترکیه گنجینه اباصوفیه، جنگی در «آداب و حکم» با قلم ثلث.
۴) قرآن مجید که در کتابخانه مرحوم حضرت آیةالله نجفی مرعشی نگهداری میشود.
۵) قرآن مجید به صورت کامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وی که بسیار سالم باقی مانده و در سال ۳۹۱ ه. ق نوشته شده است. این قرآن در مجموعه موزه چستربیتی (CHESTER BEATTY) دوبلین نگهداری میشود. این قرآن در سال ۱۹۸۳ به صورت تصویری چاپ و در تعداد ۲۰۰ نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.
وفات ابن بواب، علی بن هلال
وفات ابنبواب بنابر آنچه که ابن خلکان و دیگران در کتابهای تراجم آوردهاند: وی روز پنجشنبه جمادیالاول سال ۴۱۳ هجری قمری در بغداد از دنیا رحلت کرد و در جوار آرام@گاه احمد بن حنبل دفن شد.
جایگاه ابن بواب، علی بن هلال در آثار دانشمندان معاصر
دانشمندان معاصر وی در رثای این هنرمند بزرگ اشعاری سرودهاند.
سید مرتضی (متوفا به سال ۴۳۶ هجری) مرثیهای جانگداز در ۳۵ بیت سروده که دلالت بر عظمت شأن و مقام وی دارد و یاقوت حموی در معجمالادباء آن را آورده است:
من مثلها کنت تخشی ایهاالحذر
والدهر ان هم لا یبقی و لا یذر
لغاک ساتح الی قبل کأنّ به
لواذع الجمر لمّا سادهالخبر...
یا قاتل الله هذاالدهر یزرعنا
ثم الحصاد، فمنه النفع و الضرر
و همچنین ابوالعلا معری نیز قصیدهای در ۵۱ بیت در سوز مرگ او سروده است و ابراهیم بن هلال صابی ادیب معروف متوفا به سال ۳۸۴ نیز در فقدان او اشعاری دارد.
به راستی چرا بزرگانی نظیر سید مرتضی، ابوالعلا معری در وصف او این گونه اشعار میسرایند و در مرگش به عزا مینشینند؛ زیرا او به راستی خادم بزرگی برای قرآن به شمار میآمد.
او با ابتکاری که در خط نسخ به عمل آورد، برای این خط اصول و قواعدی نوشت و این خط را مطرح و معرفی کرد و آن را در بین خوشنویسان گسترش داد.
پس چه خدمتی بزرگتر از این. عمل او باعث شد که قرآن به آسانی نوشته و خوانده شود و پیچیدگیها و سختیهای خط کوفی و انواع آن کنار گذاشته شد و از پرتو توجه به قرآن خط نسخ گسترش پیدا کرد و با گسترش و توسعه این خط آرام آرام خط رایج فرهنگ مکتوب گردید به طوری که بعد از هزار سال تمام کتابها و مجلات و روزنامهها و... به زبان عربی و فارسی به خط نسخ حروف چینی شده و در اختیار عموم قرار داده میشود.
آری کار سترگ او در گسترش علوم و فنون نیز نقش بهسزایی داشتهاست.
سزاوار است چند بیت از قصیده وی را درباره هنر خوشنویسی بخوانیم و از رهنمودهای وی بهرهمند شویم.
این قصیده همیشه در طول تاریخ زبان زد خاص و عام بوده است.
ابنخلدون در مقدمه خود نیز آن را ذکر کرده و به عنوان یکی از کهنترین سندهای مکتوب روش خوشنویسی شناخته شده است.
یا من یرید اجادة التحریر
و یروم حسن الخط و التصویر
ان کان عزمک فی الکتابة صادقاً
فارغب الی مولاک فی التیسیر
فاشکر الهک و اتّبع رضوانه
اِنّ الا له یحبّ کلَّ شکور
و ارغب لکفّک ان تخط بنانها
خیراً تخلفه بدار غرور
فجمیع فعل المرء یلقاه غداً
عندالتقاه کتابةالمنشور
معرفی مختصری از یاقوت مستعصمی
یاقوت مستعصمی ، جمال الدین ابو الدر (م ۶۹۸ ق): وی ادیب، شاعر، خوشنویس، غلام مستعصم خلیفه عباسی و کاتب مخصوص وی و نخستین کسی است که خط ثلث و نسخ را به درجه کمال رساند. وی را به تندنویسی نیز ستودهاند؛ چنان که میگویند در هر دو ماه یک مصحف مینوشت و سیصد و شصت و چهارمین قرآن را به خط وی دیدهاند.
«جمالالدین یاقوت» معروف به «یاقوت مستعصمی» (م، 698 ق)، ادیب، شاعر و خطاط مشهور دربار عباسیان است که به سبب خط نیکو و بدیع خود بهویژه به جهت نسخههای قرآنی که نگاشته، به «قبلةالکُتّاب» شهرت یافته است. وى اقلام و خطوط اسلامى را قاعدهمند کرد و در خط ثلث مهارت بسیاری داشت.
با ظهور وی، خطوط متنوع اسلامی ثبات یافت و انواع قلمها در زمان او به شش گونه «ثلث، نسخ، ریحان، محقق، توقیع و رقاع» رسید که به « خطوط اصول » معروفند. از آثار و دست نوشتههای یاقوت مستعصمی تعداد بسیاری مصحف و غیرمصحف است که در کتابخانهها و موزههای جهان از جمله در ایران و استانبول نگهداری میشوند.
جمال الدین ابوالمجد یاقوت بن عبدالله مستعصمی، که بعدها به وی لقب «قبلة الکتّاب» دادند، از نوادر و نوابغ قرن هفتم هجری و مردی ادیب و عالم و فاضل و شاعر بوده است.
از این رو او را مستعصمی گفتهاند که وی غلامی بود از بردگان المستعصم بالله سی و هفتمین و آخرین خلیفه بنی عباس (640-656 ق) که در دارالخلافه به تربیت وی پرداخته بود و به همین وجه، یاقوت خود را منتسب به «مستعصم» نموده و پیوسته در رقمها خود را «مستعصمی» یاد کرده است. یاقوت در نزد خلیفه مقامی رفیع و عزیز داشت.
خلیفه وقتی در وی آثار استعداد خوشنویسی و کمالات و فضایل پسندیده دید، به پرورش او همت گماشت. ابتدا نزد عبدالمؤمن صفی الدین ارموی (یا اصفهانی) و بعد نزد شیخ بن جیب، مشق خط کرده است.
اینکه وی را طویل العمر دانسته و گویند 180 سال زیسته، سهو است و این اشتباه از آنجا حاصل گردیده که آثاری با رقم «یاقوت» دیدهاند که تاریخ آنها را با دورهی زندگی یاقوت مستعصمی وفق داده و سن او را بالا برده اند؛ در صورتیکه این قبیل آثار از دو یاقوت دیگر که مقدم بر یاقوت مستعصمی بودهاند میباشند و به این یاقوت نسبت دادهاند و سن او را به همین میزان سنجیده اند، ولی اینکه بعضی سن او را 89 سال دانسته اند صحیح به نظر می رسد.
یاقوت مستعصمی و خوشنویسی
یاقوت پایهی خط را به جایی رسانید که قبل از وی کسی به آن نزدیک نشده بود. پس از ابن مقله و ابن بواب، یاقوت معروفترین خوشنویس است که با ظهور وی سایر خوشنویسان جلوه ای نکرده اند. از او به عنوان بزرگترین خوشنویس در عرصه هنر نگارش خط ثلث یاد میشود.
یکی از فضلا در حقش گوید: «اول من نقل الخط الکوفی الی الطریقة العراقیه ابن مقله ثم جاء ابن بواب و زاد فی تعریب الخط و ابداعه ثم جاء یاقوت المستعصمی الخطاط و ختم فی الخط و اکمله و ادرج فی هذا البیت جمیع قوانینه».
یاقوت گذشته از زیبایی خط و خصائص گوناگون که در حقش گفته اند، زمانیکه ابن مقله بیضاوی شیرازی خط کوفی را به عراق آورد و ابن بواب آن را اِعراب و اعجام نمود، یاقوت آن خط را تکمیل کرده و تمام دستورهای آنرا در یک قطعه به شرح زیر گنجانیده: «صعود و تشمیر نزول و ارسال».
با ظهور یاقوت مستعصمی، خطوط متنوع اسلامی ثابت گردید و هم از زمان او اقلام متداول به خطوط ششگانه محدود شد که آنها را «اقلام ستّه» یا «خطوط اصول» گویند و عبارتند از خط ثلث، خط ریحان، خط رقاع، خط نسخ، خط توقیع، خط محقق.
چنانکه در تاریخ تکامل خطوط اسلامی مشاهده می شود، از این زمان (زمان یاقوت) تا مدتی قریب یک قرن، ذکری جز از اقلام سته نشده است.
از اقلام ششگانه فوق الذکر پنج قلم را به خط یاقوت دیده اند و گمان می رود که یاقوت خط ثلث و ریحان را از سایر اقلام خوشتر می نوشته و خط نسخ او به مراتب از خط ثلث او فروتر است.
ولی از این جهت که وی نخستین بار خط «نسخ جدید» را مشخص و معرفی نمود و راهنمای خوبی برای خوشنویسان خط نسخ گردیده بسیار مهم است، گرچه عده ای معتقدند که شاگردان او و کسان دیگری پیدا شدند که به مراتب خط نسخ را از یاقوت بهتر نوشتند، ولی در اقلام ثلث و ریحان کمتر کسی به پایه و مرتبه استاد رسیده است.
ابداع یاقوت در قط زدن قلم
یاقوت در روش تراشیدن قلم و قط زدن استادان پیشین، تجدیدنظر کرد و قطّ به صورت محرف را ابداع نمود.
میر علی هروی گوید که یاقوت این ابداع را در خواب از امیرالمومنین علیه السلام ملهم فرا گرفته است:
«و اما خواجه جمالالدین یاقوت علیهالرحمه، امیرالمومنین علیابن ابیطالب علیه الصلوة و السلام را در خواب دید؛ فرمودند که قلم را محرّف قط بزند؛ خط او صافتر شد.»
شاگردان یاقوت مستعصمی
یاقوت در مکتب خوشنویسی هفت نفر را تربیت کرد که در عالم این هنر تحت عنوان استادان سبعه یا استادان هفتگانه مشهور گشتند. از معاریف شاگردان بلاواسطهی یاقوت که تالی سبک استاد در خوشنویسی بوده اند می توان این افراد را نام برد که هر یک از آنان در پیشرفت و ترقی هنر خوشنویس گام های مؤثر و مفید برداشته شهره ی آفاق گردیدند:
مولانا عبدالله ارغون، مبارکشاه بن قطب، ناصرالدین متطیب، یوسف خراسانی، شیخ احمد سهروردی، یحیی صوفی، میرحیدر گندهنویس
آثار و تألیفات مستعصمی
یاقوت مستعصمی را علاوه بر خوشنویسی، به تندنویسی نیز ستوده و بعضی گفته اند که 364 نسخه قرآن را به خط وی دیده ایم.
در مورد یاقوت حکایتی نقل کرده اند که محمد تغلغشاه، پادشاه هندوستان از یاقوت خواست که کتاب «شفای» شیخ الرئیس ابو علی سینا را به خط خود کتابت نماید و برای او بفرستد. یاقوت اجابت کرد و کار را به پایان رسانید و در عوض دویست هزار دینار طلا جایزه گرفت و همچنین در ایران، ترکستان و عراق عرب مشهور بود.
وقتی بزرگان این دیار برای او هدایا می فرستادند، در مقابل از یاقوت قطعات و مرقّعات او را دریافت می کردند.
وی علاوه بر حسن خط، دارای استعداد و قابلیت ذاتی بود و تحصیلات علمیه داشت و شعر نیکو می گفت. از اشعار اوست:
وقد ابدعتُ خطاً لم تنله * رات بنی الفرات ولا ابن مقله
فان کانت خطوط الناس عیناً * فخطی فی عیون الخط مقله
افزون بر موارد مذکور، یاقوت آثار دیگری از خود برجای گذاشته است، از جمله:
1) اسرار الحکماء، که محتوای آن پند و تصوف است و به ضمیمه «امثال العرب» ضبّی در استامبول به سال 1300 به چاپ رسیده است.
2) رساله آداب و حکم و اخبار و آثار فقه و اشعار منتخبه، که در مجموعه ای به نام سه رساله در مطبعة الجوانب اسلامبول به سال 1298 در 77 صفحه چاپ شده است.
3)نبذة من اقوال الفضلاء، که یاقوت آنها را در سال 681 ق. گردآورده است و در موصل به سال 1863 م. به چاپ رسیده است. (بدیعالله دبیرینژاد، "یاقوت مستعصمی و هنرخوشنویسی"، مطالعات اسلامی، تابستان 1355، شماره 19)
معرفی مختصری از بایسنقر میرزا
۴. بایسنقر مشهور به بایسنقر میرزا و سلطان بایسنقر بهادر (۸۰۲-۸۳۷ ق): وی پسر شاهرخ نوه تیمور از خوشنویسان و استادان برجسته خط ثلث و خط محقق نزدیکترین خط به کوفی ساده که در آن، اشکال حروف یکدست، یکنواخت و درشت اندام است و با فواصل منظم و بدون تداخل حروف میباشد.
و از هنرمندانی بود که به فارسی و ترکی شعر میسرود. وی مؤسس و بانی زیباترین کتاب نویسی در ایران است که با پرداخت دست مزدهای گزاف و اعطای انعامهای شاهانه هنرمندترین استادان خط و تهذیب را نزد خود نگه میداشت. کتیبه پیش طاق مسجد گوهرشاد مشهد به خط ثلث او است که در بیست سالگی نوشته و از قوت قلم، سحر و معجزهای به یادگار گذاشته است.
نگارش بزرگترین قرآن موجود به خط محقق ، اثر ارزنده او است که هم اکنون برخی صفحات آن در موزه آستان قدس رضوی ، کتابخانه ملی، موزه ایران و… نگهداری میشود.
در لغتنامه دهخدا در شرح واژه بایسنقر چنین آمده:
در متون تاریخی و ادبی واژه بایسنقر به دو گونه بایسنقر و بایسنغر آمده است.
بایسنقر کلمهای ترکی (مرکب از بای سنقر) و سنقور، مرغی شکاری است از جنس چراغ که شنقار نیز گویند. بایسنقر به طور عام، نام عدهای از شاهزادگان تیموری و غیر تیموری بوده و ظاهرا صحیح آن «بای سنقور» است که «بایسنقر» نوشته میشود.
بایسنقر میرزا پسر شاهرخ
ایسنقر میرزا فرزند شاهرخ پسر تیمور، امیرزادهی نامور و هنرپرور گورکانی بودهاست.
جایگاه اجتماعی بایسنقر میرزا
جایگاه او در زندگی و پس از مرگ (۷۹۹-۷ جمادیاول ۸۳۷ق/۱۳۹۷-۲۰ دسامبر ۱۴۳۳م) چنان بود که - با آنکه به مرتبه ولیعهدی شاهرخ نرسید، تاریخنویسان از وی با عنوانها و القابی چون پادشاه، سلطان، غیاثالدین و الدنیا، و غیاثالسلطنه یاد کرده، و او را به سبب داشتن منشهای پسندیده به شیوهای گزافهآمیز ستودهاند.(عبدالله حافظ ابرو، زبده التواریخ، ج۲، ص۸۹۴، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.)
زندگی سیاسی بایسنقر میرزا
بایسنقر میرزا در زندگی کوتاه مدت خود نقش مهمی در کار مملکتداری برعهده داشت. او سومین پسر از ۷ پسر شاهرخ بود و هنگام به پادشاهی رسیدن پدرش تنها ۸ سال داشت.
در ۸۱۳ق/۱۴۱۰م که شاهرخ از هرات برای سرکوب شورش ماوراءالنهر بدانجا لشکر کشید، بایسنقر را در هرات بهجای خود نشاند.
بدینسان، او از ۱۴ سالگی وارد میدان کشورداری شد. در ۸۱۷ق شاهرخ او را به حکومت تمامی خراسان و بخشهای شرقی آن برگزید.
پس از طغیان امیرزاده بایقرا (۸۱۸ق/۱۴۱۵م) و تصرف شیراز و گسترش آشوب در فارس و کاشان و قم، شاهرخ خود عازم شیراز شد و به امیرزادگان دیگر از جمله بایسنقر دستور داد با سپاهیان خود به سرکوب بایقرا روند. چون شیراز به محاصره درآمد، بایقرا ناچار به بایسنقرمیرزا متوسل شد و با پایمردی او موردبخشش شاهرخ قرار گرفت و آشوبی که میرفت خاندان تیمور را در یک جنگ خانگی درگیر کند، فرونشست. در ۸۱۹ق بایسنقر میرزا به سِمت پراهمیت «امیر دیوان» منصوب شد.
برگزیدن این امیرزاده ۲۰ ساله به منصبی که به قول حافظ ابرو باید «داد دادخواهان و انصاف مظلومان از ظالمان بدهد و بستاند»، درخور توجه است.(عبدالله حافظ ابرو، زبده التواریخ، ج۲، ص۶۲۹، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.)( عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۸۹، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.)
مأموریتهای جنگی بایسنقر میرزا
از ۸۲۰ق/۱۴۱۷م به بعد بایسنقر میرزا به مأموریتهای متعدد جنگی از سوی شاهرخ فرستاده شد: تاخت به سوی هزاره در همان سال، تعقیب و دستگیری امیرزاده قیدو بهادر در ۸۲۱ق، همراهی با پدرش شاهرخ در حمله به آذربایجان در ۸۲۳ق، و ادامه لشکرکشی با عبور از رود ارس و رفتن به گنجه برای سرکوب طغیان یاراحمد قرامان در ۸۲۴ق، در شمار این مأموریتهای جنگی است.
در ۸۳۰ق او همراه پدر و برادرش جوکی بهادر برای یاری رساندن به الغبیگ و فرونشاندن فتنه براق به سوی سمرقند رفت؛ اما در میانه راه به دستور شاهرخ از بلخ به هرات بازگشت.
بایسنقر در دومین لشکرکشی شاهرخ به آذربایجان در ۸۳۲ق/ ۱۴۲۹م برای سرکوب اسکندر بن قرایوسف والی آذربایجان که قلعه سلطانیه، ابهر، زنجان و قزوین را گرفته بود، نقشی مهم به عهده داشت.
بایسنقر پس از بازگشت از این سفر در ۸۳۳ق در بسطام بیمار شد و این بیماری به مدت ۴۰ روز ادامه یافت.(احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، ج۱، ص۲۶۶، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.)
در واپسین سالهای عمر او نشانهای از فعالیتهای سیاسی و نظامی دیده نمیشود و میتوان گمان برد که او سلامت خود را از دست داده بوده است.(احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، ج۱، ص۲۶۳- ۲۶۵، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.)
زندگی هنری بایسنقر میرزا
بایسنقر میرزا به عنوان یک شاهزاده هنرمند و هنرمندپرور در تاریخ ایران شهرت بسیار دارد. دولتشاه سمرقندی مینویسد که او به «شش قلم خط نوشتی» و متأخران او را نه تنها در شمار استادان طراز اول خوشنویسی قلمهای محقق و ثلث، بلکه از «ارکان اربعه کاخ خطوط» دانستهاند.
اما بین شهرت او در خوشنویسی و آثار باقیمانده از او تناسبی نیست. تنها اثر رقمدار منسوب به او کتیبهای به قلم ثلث بر پیش طاق ایوان مسجد گوهرشاد مشهد با رقم «بایسنقر بن شاهرخ بن تیمور گورکانی فی ۸۲۱» است.
بخش بزرگی از این شهرت مدیون نسبت متواتر قرآنی در اندازه ۱۷۷ئ۱۰۱ سانتیمتر به قلم محقق جلی عالی شامل ۷ سطر در هرصفحه به اوست. این اثر عظیمترین نسخه خطی قرآنی است که خوشنویسان مسلمان در سدههای گذشته بر کاغذ کتابت کردهاند.
بر هیچ یک از اوراق موجود این قرآن عظیم رقم یا نشانی که گویای کتابت آن به دست بایسنقر میرزا باشد، دیده نمیشود و در هیچ یک از مآخذ همزمان و پس از او تا سده ۱۳ق به این نسبت اشاره نشده است. نسبت شاعری نیز به او دادهاند و در تذکرهها ابیاتی از وی آمده است.(احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، ج۱، ص۲۷۳، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.)(دولتشاه سمرقندی، تذکره الشعراء، ج۱، ص ۲۶۴، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۳۸ش.)
تأسیس کتابخانه بایسنقر میرزا
تأسیس کتابخانهای که مکتب نگارگری و کتابآرایی هرات در آن به اوج تکامل رسید، یکی از مهمترین عوامل شهرت پایدار بایسنقر میرزا است. دولتشاه سمرقندی مینویسد: گویند ۴۰ کاتب خوشنویس در این کتابخانه مشغول کتابت بودند.
پیداست که این گزارش نیز از گزافهنویسی به دور نیست، زیرا پس از کوشش مصطفی عالی درگردآوری نام آنها، شمار این خوشنویسان از ۱۷ تن فراتر نرفت،
و بیانی با اشرافی که بر احوال خوشنویسان داشته، تنها توانسته است نام ۲۵ تن را ثبت کند.
آنچه مسلم است این شاهزاده تیموری توانست شمار بسیاری از برجستهترین هنرمندان تمام شاخههای هنری عصر خویش را از جمله نگارگران، خوشنویسان، مذهبان، جلدسازان و دیگر هنرمندانی که در کار کتابآرایی استاد بودند، در کتابخانه خود گرد آورد.
ریاست کتابخانه او را فریدالدین جعفر تبریزی بایسنقری بر عهده داشت که برکار دیگر هنرمندان در کتاب آرایی نظارت میکرد.(مهدی بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، ج۱-۲، ص۱۱۷، تهران، ۱۳۵۸ش.)(دولتشاه سمرقندی، تذکره الشعراء، ج۱، ص۲۶۴، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۳۸ش.)
شاهنامه بایسنقری
بایسنقر میرزا یکی از بزرگترین حامیان هنر کتابسازی و کتاب آرایی است که جهان به خود دیده است و از اینرو، از کتابدوستان نامور هم عصر و سدههای بعد از خود نامی برتر دارد.
امروزه کمتر موزه یا کتابخانه معتبری را در جهان میتوان یافت که نسخهای از کتابهای نفیس کتابخانه او را در خود نداشته باشد.
از مشهورترین این آثار باید از شاهنامه بایسنقری نام برد که در کتابخانه کاخ گلستان تهران نگاهداری میشود.
این نسخه را جعفر بایسنقری در ۸۳۳ق کتابت کرده، و دارای ۲۲ نگاره پر کار، جلد معرق و آرایههای بسیار زیباست.
اظهارنظر کارشناسان نامدار هنر ایران در پیرامون این نسخه نفیس، گویای ارزش والای آن است.
بازیلگری بر آن است که درخشش رنگها و ترکیببندی نگارهها به ویژه ترسیم نیم رخها در این نسخه شگفتآور است
بینیِن در توصیف این اثر که برای نخستینبار در نمایشگاه هنر ایران در ۱۹۳۱م در لندن به نمایش گذاشته شد، مینویسد: این اثرِ شکوهمند پراهمیتترین نسخه خطی در میان همه آثاری است که پیشتر از این در اروپا ناشناخته مانده بود نسخههای شناخته شده مهم دیگری نیز از کتابخانه او برجاست.
بایسنقر نسبت به شعرا، موسیقیدانان، تاریخنگاران و دیگر صاحبان دانش علاقهمند بود و با آنان همنشینی داشت و نسبت به فرهنگ و هنر و آداب و رسوم دیگر ملتها اشتیاق نشان میداد.
فرستادن غیاثالدین نقاش به همراه ایلچیان پدرش شاهرخ به «خطا» و سفارش نوشتن سفرنامه به او نشانه این علاقهمندی است.(عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۲۶۷، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.)
وفات و محل تدفین بایسنقر میرزا
بایسنقر میرزا در ۳۷ سالگی بر اثر افراط در شرابخوارگی در باغ سفید هرات درگذشت و پیکرش را در مدرسه گوهرشاد هرات به خاک سپردند.(عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۶۵۷- ۶۶۰، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.)
معرفی مختصری از استاد میرزا احمد نیریزی
میرزا احمد نیریزی (قرن دوازدهم): وی خوشنویس و از بزرگترین نسخ نویسان روزگار است که در سده دوازدهم در دوران سلطان حسین صفوی در اصفهان میزیست. او مردی پارسا با خصال و اخلاقی پسندیده بود.
هرچه از مبالغ خطیر حق الکتابه به دست میآورد، به اندکی قناعت میکرد و بقیه را به نیازمندان انفاق میکرد.
نگارش بسیاری از قرآنها و دعاها به وی منسوب است؛ از جمله: ۹۹ جلد قرآن و ۷۷ صحیفه و بسیاری از دعاها و مرقعات دیگر. توضیح درباره پارهای از مصاحف به قلم او، در کتاب قرآن نویسان آمده است.
او بانی شیوهٔ خاصی در خط نسخ است که مورد استقبال خوشنویسان پس از او قرار گرفت و به نسخ ایرانی شهرت یافتهاست. او به مناسبت کتابت برای شاه سلطان حسین صفوی برخی از آثارش را با عبارت «سلطانی» رقم یا امضاء میکردهاست.
احمد نی ریزی به بزرگترین خوشنویس خط نسخ شهرت دارد اما شکسته و نستعلیق را هم خوش مینوشته است.
میرزا احمد نیریزی که در شهر نیریز فارس متولد شد. اولین اثری که از او شناخته شده صحیفه سجادیهای است که در سال ۱۰۸۷ قمری کتابت کرده و در آن نام پدرش را «سلطان محمد» و لقب خود را «شمس الدین» قید میکند.
گرچه از زندگانی او اطلاع دقیقی در دست نیست اما قدر مسلم او به دعوت آخرین پادشاه صفویان به اصفهان مهاجرت کرده و در سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۳۴ هجری قمری در دربار صفوی به کتابت قرآن و ادعیه و نسخ دینی مشغول بودهاست. آغاز ورود او را به اصفهان در ۱۱۰۰ قمری) نوشتهاند. پادشاه صفوی میرزا احمد را به «سلطانی» ملقب کرد.
او در حدود سال ۱۱۰۰ هجری قمری در دربار شاه سلطان حسین صفوی اقامت گزید. ورودش به اصفهان مصادف با اواخر سلطنت شاه سلیمان صفوی و عمدهٔ شهرت و جاه و عزتش در عهد شاه سلطان حسین بوده و فتنه افغانها را درک کردهاست، اما معلوم نیست چگونه از این مهلکه جان به در بردهاست.
احمد نیریزی در طول عمرش مبلغ شصت هزار تومان صفوی و هدایا و تحف بسیاری از شاه سلطان حسین و درباریان و صاحب منصبان دریافت کرد با وجود این درآمد هنگفت، فقط به اندکی قناعت نموده و بقیه را در راه خدا انفاق کرد میرزا احمد علاوه بر کتابت و خوشنویسی به تعلیم شاگردان نیز اهتمام میورزید.
با وجود شهرت فراوان از جزئیات زندگی و تاریخ دقیق تولد و درگذشت این استاد مسلم خوشنویسی اطلاع چندانی در دست نیست اما میدانیم دستکم از سال ۱۰۹۶ قمری تا ۱۱۵۲ قمری یعنی بیش از نیم قرن خوشنویسی کردهاست.
و دکتر بیانی گزارشی از کارهایش ارائه داده که بین ۱۰۹۴ و ۱۱۷۷ است که جمعاً ۸۳ سال میشود. از این رو او عمری دراز داشته و از آغاز جوانی به خوشنویسی مشغول و مشهور بودهاست.
شهرت احمد نیریزی و استقبال از آثارش در طول زمان زندگی و پس از درگذشتش موجب شده که پای بسیاری از آثار قدیم یا جدید را که به قلم اساتید دیگر بوده به نام او امضاء کرده و بفروش برسانند. بدین سبب خطوط اصلی میرزای نیریزی مثل یاقوت کمیاب و پربها است.
قدیمیترین منبعی که از او یاد شده تذکره ریاض الشعرا اثر واله داغستانی است که در کتابخانه آستان قدس رضوی است و مجموعهای نیز منسوب به او شامل سوره فاتحه الکتاب، سوره فتح، چند دعا نیز موجود است که کتابت آن ۱۱۰۴ه. ق است.
میرزا احمد مدت زیادی در اصفهان ماندگار شد وجود آثار متعددی از او نشان میدهد که وی بیشتر عمر خود را در اصفهان گذراندهاست استاد سفرهایی به مکه و مدینه و عتبات عالیات و مشهد کرده و هنگام زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) اشعاری گفته که به آب زر روی کاغذ خان بالغ به خط نسخ نوشته بیت اول آن این است:
کفر و ایمان را هم اندر تیرگی هم در صفانیست دارالملک جز رخسار و زلف مصطفی
از میان ۳۸ نسخه دارای رقم احمد نیریزی، که پس از تاریخ ۱۱۰۷ نوشته شدهاند در ۱۶ نسخه محل کتابت شهر اصفهان ذکر شدهاست و وجود عبارت «عبدالداعی لا بود الدولة القاهرة الباهرة...» (همراه با نام یا بدون نام اصفهان) در پایان این نسخهها نشان از کتابت متوالی آثار او در اصفهان دارد.
این وضع توالی اقامت احمد نیریزی را در اصفهان نشان میدهد و اگر گسیختگیهایی در روند پدید آمدن آثار هنری وی مشاهده میشود بیشتر به سبب رویدادهای سیاسی و اجتماعی روزگار او و هجوم افغانها و منازعات داخلی و از هم گسیختن شیرازه حکومت صفوی است.
خلع شاه سلطان حسین صفوی به دنبال سقوط اصفهان توسط افغانها و پراکنده شدن درباریان، که پشتیبان هنری و مشوقان وی در کار خوشنویسی بودند ضربهای شدید برای نیریزی بوده چنان که از آن پس نوشتههای او کاهش یافتهاست و عبارت «... ابودالدولة القاهرة...» و عنوان «دارالسلطنه»را تنها ۱۱۴۶ قمری در آثار وی میبینیم.
در واپسین سال پادشاهی صفویان (۱۱۴۷ قمری) اثری از او در دست نیست و از سال ۱۱۴۸ قمری (آغاز پادشاهی نادرشاه) تنها دو قطعه خط از او بازماندهاست که آنها نیز آخرین قطعات خط او است.
پس از آن هم آثار اندکی از وی بجا مانده که در اصالت برخی از آنها تردید است. ظاهراً او در اصفهان در گذشتهاست.
انجمن آثار ملی در زادگاهش نیریز بنای یادبودی در بزرگداشت او برپا داشته است.
اساتید و شاگردان احمد نیریزی
او ابتدا نزد آقا ابراهیم قمی خط نسخ را تعلیم گرفت و از روی خطوط علاءالدین تبریزی بسیار مشق کرد و با اینکه از این دو استاد به احترام و نیکی یاد کردهاست، شیوهٔ مخصوصی در خط نسخ بهوجود آورد که سرمشق نسخنویسان ایران شد و به نسخ ایرانی معروف است.
شهرت و تسلط احمد نیریزی در نسخ و ثلث مثل شهرت میرعماد در نستعلیق و درویش عبدالمجید در شکسته و خواجه اختیارالدین منشی درتعلیق است و در اصطلاح خوشنویسان هر کجا میرزای مطلق میگویند مراد همان احمد نیریزی است.
ظهور میرزای نیریزی در شیوهٔ نسخ و ثلث تحٌول و نهضتی جدید به وجود آورد که دنبالهاش تا سده چهارده هجری امتداد داشت. از خصوصیات او این بود که مثل یاقوت مستعصمی شاگردان فراوانی تربیت کرد و به برخی شاگردانش اجازه داد که به جای خود او امضاء کنند.
مختصری از آثار استاد احمد نیریزی
از او ۹۹ مجلد قرآن، ۷۷ مجلد صحیفه و بسیاری از ادعیه و مرقعات دیگر به خط او در موزههای بزرگ ایران و جهان برجای ماندهاست.
دکتر بیانی در «احوال و آثار خوشنویسان» فهرست و شرح صد و ده اثر از احمد نیریزی را ذکر کردهاست.
که برخی از آنها عبارتند از:
قرآن وزیری جلد روغنی ممتاز، دو صفحهٔ افتتاح متن و حاشیه مذهٌب عالی و نسخ کتابت خوش، با رقم: «قد تشرفت بکتابهٔ هذا القرآن المجید فی شهر ربیعالثانی سنه احدی و اربعین و مائهٔ بعد الالف و انا العبد الاقل احمد النیریزی فی ۱۱۴۱»
«دعای کمیل» جانمازی، جلد روغنی سرلوح مرصع نسخ کتابت عالی، بار قم: «کتبه احمد النیریزی السلطانی باصفهان سنهٔ سبع و مائهٔ بعد الالف ۱۱۰۷»
صحیفهٔ سجادیه وزیری، جلد ساغری ضربی مذهٌب، دو صفحهٔ اول متن و حاشیه مذهٌب مرصع و نسخ کتابت عالی، بار قم: «تمت الصحیفهٔ الکاملهٔ اقل عبادالله احمد نیریزی فی سنهٔ ۱۰۹۶»
همچنین برخی از آثار برگزیده احمد نیریزی عبارتند از:
1) قرآن وزیری بزرگ (۵/۲۱*۵/۳۲ سانتیمتر)، با افتتاح مذهب، به قلم نسخ، رقم و تاریخ «.. احمد نیریزی فی ۱۱۲۲ من الهجرة» جلد چرمی ضربی با کتیبه به خط احمد، شماره ۱۹۷۰ کتابخانه شماره ۱ مجلس شورای اسلامی.
۲) قرآن، وزیری بزرگ (۲۰*۸/۳۲ سانتیمتر)، به خط نسخ، مذهب، با رقم و تاریخ «احمد نیریزی صفر ۱۱۲۵ ق»، جلد چرمی ضربی، شماره ۱۵۶۱ کتابخانه چستربیتی دوبلین.
۳) قرآن رحلی (۲۲*۳۵ سانتیمتر)، مذهب، تاریخ و رقم به قلم رقاع ممتاز ۱۱ رمضان ۱۱۳۱ قمری، کتابت شده به «فرمان دستور اعظم... محمدقلی خان بیگدلی شاملو... بیدالعبدالاقل... احمد النیریزی»، جلد چرمی ضربی مذهب، شماره ۸۳۸۱
۴) جلد روغنی الحاقی کار عبدالوهاب مذهبباشی ۱۲۹۲ قمری. این نسخه نفیس که به شماره ۳۹۴۳ به ثبت رسیده، و به کتابخانه مجلس شورای ملی تعلق داشته، در ۱۳۳۲ به ملکسعود پادشاه عربستان سعودی هدیه شدهاست.
۵) قرآنی به خط میرزااحمد نیریزی که تمامی صفحات آن مذهب است، (کتابخانه مصر)
۶) یک فقره دعای جوشنکبیر معروف به خط نیریزی که در سال ۱۱۱۳ قمری نوشته و به شماره ۲۱۶۰ در کتابخانه مدرسه شهید مطهری (سپهسالار سابق) موجود میباشد.
۷) قرآنی که در سال ۱۱۱۴ ق در اصفهان نوشته، کتابخانه نورالدین بیگ مصطفی ترکی از مصر.
۸) قرآن، مذهب و مترجم با جلد نفیس رقمدار با رقم احمد نیریزی به تاریخ ۱۱۰۸ قمری به شماره ۱۴۳.
۹) قرآن کریم، مذهب، ابعاد (۵/۱۱*۵/۱۸ سانتیمتر) با جلد روغنی، به تاریخ ۱۱۱۹ قمری، به شماره ۱۵۰، مشهد کتابخانه آستان قدس رضوی.
۱۰) قرآن کریم، مذهب، به تاریخ ۱۱۲۶ قمری، اندازه (۳۳*۵/۲۱ سانتیمتر)، جلد روغنی به شماره ۱۵۲، مشهد، کتابخانه آستان قدس رضوی.
۱۱) قرآن کریم، قطع رحلی (۲۲*۳۵ سانتیمتر)، مذهب، دارای رقم «احمد نیریزی فی حادی عشر شهر رمضان المبارک سنه ۱۱۳۱» جلد چرمی ضربی.
۱۲) فاتحةالکتاب، ابعاد یک ورق (۲۰*۸/۳۲ سانتیمتر)، مذهب به خط نسخ به سفارش سلطان حسین صفوی، رقم احمد نیریزی، صفر ۱۱۲۵ قمری David James.
۱۳) قرآن، رحلی، مذهب، با رقم «... احمد النیریزی...» و «و قدوقع الفراغ منه فی عاشر شهر حمیدی الثانیه سنة سبع و عشرین و مائة بعدالالف، ۱۱۲۷ قمری» کتابخانه سلطنتی.
۱۴) قرآن، رحلی، مذهب، به خط نسخ، کتابت عالی و نستعلیق کتابت خوش با رقم «قد تشرفت بکتابة... فی یوم الاربعاء من شهر ربیعالاول فی سنة احدی عشر و مائة بعدالالف... احمد النیریزی ۱۱۱۱ قمری...، کتابخانه سلطنتی.
۱۵) قرآن کریم، رحلی، مذهب، نسخ کتابت جلی بارقم: «حسبالامر... شاه سلطان حسین الصفوی مسکنا...»، «باتمام رسید فی ۱۱۲۴ قمری بمحروسة اصفهان...» کتابخانه سلطنتی.
۱۶) دوازده امام (ع) از خواجه نصیر طوسی و دعای اربع عشر (دو نسخه دریک مجلد)، رحلی (۵/۲۲*۵/۳۴ سانتیمتر)، ۴۰۸ صفحه، هر صفحه ۹ سطر دعا و ۹ سطر ترجمه کتابخانه سلطنتی.
۱۷) دو نسخه قرآن کریم مذهب در مجموعه ناصرخلیلی، هنر قلم (دکتر ناصر خلیلی)، نشر کارنگ ۱۳۷۹.
۱۸) دعای کمیل بن زیاد و چند دعای دیگر، مذهّب، با ترجمه فارسی، به خط نسخ جلی با رقم: «کتبه العبد الدّاعی لأبود الدّولة القاهرة الحقیر الفقیر المسکین و العلیل الذلیل المستکین احمد النیریزی فی محروسة اصفهان صینت عن الحدثان فی سنه ۱۱۲۵»، مجموعه خانم عزت ملک سودآور (امانت کوتاه مدت به شماره ۲۵.۲۰۱۵) در موزه هنر هاروارد.
معرفی مختصری از طاهر خوشنویس
طاهر خوشنویس (۱۲۶۸-۱۳۵۴ش): وی در روستای قرچه داغ به دنیا آمد و تحصیلات ادبی و مقدماتی را در مکتب شروع کرد، و صرف و نحو و فقه آموخت. چون استعداد وافری در زمینه خوشنویسی داشت با عشقی مفرط و بدون آموزش استاد به این فن روی آورد و در خوشنویسی به درجهای رسید که خطاطان و خوشنویسان به مهارت او در نوشتن خط نسخ اعتراف میکنند.
خوشنویس تبریزی هرچند از نظر قدرت قلم و هنر خوشنویسی سرآمد نبود؛ اما به دلیل تحریر قرآن در دفعات مکرر و سایر کتب مذهبی که در شمارگان زیاد چاپ و منتشر شد، در این زمینه شهرت بهسزایی یافت و به طاهر خوشنویس مشهور شد. از قرآنهای ماندگار او، قرآن عظیم با ترجمه و خلاصهٔ تفسیر فیضالاسلام است که متن به خط نسخ و ترجمه به خط نستعلیق است.
او نخستین نوشته خود را در نه سالگی چاپ کرد و پنجاه سال در مدارس، هنر خوشنویسی را آموزش داد و آثار فراوانی به خطوط نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق نگاشت؛ از جمله: کتابت قرآن کریم، نهج البلاغه ، صحیفه سجادیه ، مفاتیح الجنان ، معالم الاصول ، کفایة الاصول ، ذخیرة المعاد ، جامع المقدمات ، کتاب المکاسب ، الفیه ، منتهی الامال ، تبصرة المتعلمین ، تهذیب المنطق و….
تحصیل و تدریس طاهر خوشنویس
خوشنویس تبریزی ابتدا نزد پدر، تحصیلات مقدماتی و قرائت قرآن را آموخت. سپس به مکتب رفت و با صرف و نحو عربی نیز آشنا شد. او از سال ۱۲۸۵ تا سال ۱۳۳۴ خورشیدی به مدت حدود ۵۰ سال در مدارس تبریز به آموزش خوشنویسی مشغول بود.
تألیفات خوشنویس تبریزی
خوشنویس تبریزی وقتی تنها ۹ سال داشت، جزء ۳۰ قرآن را به خط خوش نوشت و در ۱۴ سالگی، کتاب معالم را کتابت کرد.
او از سال ۱۲۸۲ خورشیدی شروع به نگاشتن نخستین جلد کامل قرآن نمود و در سال ۱۲۸۶ خورشیدی آن را تمام کرد؛ البته ۲۴ جلد دیگر از قرآن را هم نوشت که کتابت واپسین جلدش در سال ۱۳۵۳ خورشیدی پایان یافت. کل خوشنویسیهای خوشنویس تبریزی به بیش از ۲۰۰ جلد میرسد که از آن جملهاند:
قرآن (۲۵ جلد) نهجالبلاغه، صحیفهٔ سجادیه، مکاسب، منتهیالآمال، جامع المقدمات، شرح جامی، علم رجال، کفایة الاصول، معالم
مرگ و مدفن طاهر خوشنویس
طاهر خوشنویس در سال ۱۳۵۵ خورشیدی در تهران دیده بر جهان فروبست و ابتدا در بهشت زهرا دفن گردید؛ اما در ۱۰ بهمن ۱۳۸۴ خورشیدی و بعد از ۲۹ سال، پیکرش به مقبرةالشعرای تبریز منتقل شد و در این مکان آرام گرفت.
ایشان در پایان یکی از نوشتهها به خط خویش چنین نگاشته است: «با تایید حضرت ذوالجلال… به خط این بنده عاصی پر از تقصیر و خطا، اقل الحاج طاهر خوشنویس در دوازدهم شهر رجب ۱۳۹۳ ق… بیست و سومین نسخه قرآن را در سن ۸۳ سالگی نوشته…».(قلیچخانی، حمیدرضا. فهرست خوشنویسان دوران قاجار تا معاصر)
جناب حامد العامدی
حامد العامدی (۱۳۱۲-۱۴۰۳ق): وی خوشنویس برجسته جهان اسلام بود که دست نوشتههای فراوانی از او در جهان اسلام و عرب منتشر شده است.
وی در « دیاربکر » ترکیه دیده به جهان گشود و خوشنویسی را از استادانی چون محمد نظیف، حاج احمد کامل افندی و خلوصی افندی فراگرفت و شاگردان فراوانی نیز از محضر او بهره بردند برجستهترین اثر وی، قرآنی است که به خط نسخ و به شکل بسیار زیبایی تحریر و نسخههای بسیاری از آن چاپ شده و در دسترس دوستداران قرآن کریم در سراسر جهان قرار گرفته است.
عثمان طه
اگر نگاهی به قرآنهای روی طاقچه خانهتان بیندازید، به احتمال زیاد روی بیشتر آنها نوشته شده است به خط «عثمان طه».
عثمان طه ، ابومروان عثمان بن عبده بن حسین بن طه (متولد ۱۳۵۵ق): خطاط مشهور و معاصر سوری که قرآن مکتوب به خط معجزه آسای او که به شیوه نسخ بسیار دیدنی و آمیخته به ثلث نگارش یافته، به تصدیق خبرگان فن، از نظر خوشنویسی، استحکام دست و قلم و چشم نوازی و یکدستی، میان قرآنهای خوش نوشته قدیم و جدید نظیر ندارد و چنان که انتظار میرفت، به محض انتشار، با استقبال گستردهای در جهان اسلام رو به رو شد و به انواع اندازهها، شکلها و قطعها تجدید چاپ شد.
کتابت این قرآن بسیار سنجیده و برنامه ریزی شده است؛ هر صفحه آن پانزده سطر دارد، اول هر صفحه آغاز یک آیه، و آخر هر صفحه با یک آیه پاپان پذیرفته و هر جزء از قرآن در بیست صفحه نگارش یافته است.
از دیگر ویژگیهای این قرآن، به کارگیری شش رنگ مختلف در نگارش کلمات است؛ برای اشاره به مواضع مد لازم و میزان آن، مواضع غنه و حروفی که تلفظ نمیشوند؛ برای مثال، همه همزههای وصل ، «ال» حروف شمسی و حروفی که نوشته میشوند و خوانده نمیشوند یا در حرف بعدی ادغام میشوند، با رنگ خاکستری نوشته شده است.
در جدول کوچکی پایین هر صفحه منظور از کاربرد رنگهای مختلف توضیح داده شده است.
در حسن انتخاب و روش دانی و کاردانی خطاط این مصحف همین بس که متن مصحف مصر را مبنای کتابت خود قرار داده که دقت و احتیاط علمی ویژهای صرف اصلاح و آماده سازی آن شده است. همچنین هیئت عالی رتبهای مرکب از پنج نفر از قرآن شناسان شام در این کار و نظارت بر کتابت با وی هم کاری داشته و اجازه سازمانهای دینی - فرهنگی سوریه، مصر، عربستان سعودی، اردن و جمهوری اسلامی ایران را به ترتیب و با ذکر شماره اجازه نامه درج کردهاند.
چند سال پس از انتشار قرآن به قلم عثمان طه به دلیل ظرافت خط، چاپ نفیس و صحت متن، نظر قرآن شناسان عربستان را جلب کرد و پس از آن که فهد در سال ۱۴۰۳ق در صدد چاپ قرآن صحیح برآمد، صاحب نظران همین مصحف را به او پیشنهاد کرده، نام آن را « مصحف المدینة النبویة » گذاشتند و گروهی با شرکت قاریان ، مقریان، قرآن شناسان و قرآن پژوهان برای مقابله و مراجعه مجدد تشکیل دادند.
تفاوت مصحف مدینه و مصحف اصلی کتابت عثمان طه فقط در ۳-۴ مورد جزئی از علامات ضبط و وقف است.
عثمان طاها (عربی: عثمان طه) خطاط قرآن است. او در سال ۱۹۳۴ میلادی در ریف حلب متولد شد.
عثمان طاها کُرد و اهل حلب کشور سوریه است؛ و بیش از ۳۰ سال است که در شهر مدینه اقامت دارد.
عثمان طاها مدرک لیسانس رشته «شریعت اسلامی» را دارد و در زمینه زبان عربی، نقاشی و هنرهای اسلامی نیز دورههایی را گذرانده و مطالعات زیادی نیز داشتهاست. او اجازه خطاطی را در سال ۱۹۷۳ میلادی از حامد الآمدی اهل کشور ترکیه دریافت کرد.
وی نزد خطاطان سرشناسی همچون محمدعلی مولوی و ابراهیم رفاعی در حلب و محمد بدوی دیرانی در دمشق شاگردی کرد.
طاها نخستین بار در سال ۱۹۷۰ میلادی قرآنی را به خط خودش برای وزارت اوقاف و شئونات اسلامی سوریه نوشت.
وی از سال ۱۹۸۸ میلادی که به عربستان سعودی مهاجرت کرد، در چاپخانه قرآن کریم ملک فهد، در مدینه مشغول به کار است. قرآن دست خط وی، به دلیل ویژگیهای زیادی که دارد، در حال حاضر پر تیراژترین قرآن موجود در جهان است. وی به زبان فارسی نیز تاحدودی تسلط دارد.
«عثمان طه» در مورد علت تسلطش بر زبان فارسی میگوید: من به خط نستعلیق فارسی علاقه زیادی دارم و هنگام تمرین بر نوشتههای فارسی، لازم میشود که معنای کلمات را بفهمم و این باعث شد به زبان فارسی علاقهمند شوم. دیگر اینکه استاد «امیرخانی» از ایران، دوست بنده است و من از ایشان و بعضی از دوستان، ضربالمثلهای فارسی زیادی را یادگرفتهام.
در ایران نیز پرویز نیکبین به کتابت قرآن کریم به «خط نستعلیق شیوه تحریری عثمان طه» پرداخت.
ویژگی قرآن عثمان طاها
غالب قرآنهای موجود در کشورها بخط عثمان طه است. بهترین امتیاز کار این نویسنده تنظیم قرآن در صفحات با آیات کامل است لذا آیه ۲۸۲ بقره که طولانیترین آیه قرآن است در یک صفحه گنجانده شده و کل قرآن در ۶۰۴ صفحه تنظیم گردیدهاست. هر صفحه 15 خط.
علاوه بر این هر جزء این قرآن به استثنای جز اول و آخر در ۲۰ صفحه تنظیم گشتهاند. دیگر ویژگی این قالب خطی این است که تمامی مذاهب اسلام به ویژه اهل سنّت از همین نسخه قرآن استفاده میکنند.
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}